آسیب شناسی آسیب شناسی ها از عزاداری حسینی - دانشکده علوم اجتماعی social
سلسله نشستهای علوم اجتماعی و ایران معاصر
دکتر علیرضا شجاعیزند: آسیبشناسی عزاداریها دچار آسیب شده است/ هر انتقادی، عنوان آسیبشناسی نمیگیرد
روابط عمومی دانشکده علوم اجتماعی: نخستین نشست از «سلسله نشستهای علوم اجتماعی و ایران معاصر» با موضوع «علوم اجتماعی و نهضت حسینی» روز یکشنبه 21 شهریور ۱۴۰۰ در دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست دکتر علیرضا شجاعیزند، استاد دانشگاه تربیت مدرس به عنوان دومین سخنران به ارائه سخنرانی با موضوع «آسیب شناسی آسیب شناسی ها از عزاداری حسینی» پرداختند. آنچه در ادامه می آید، گزارش این سخنرانی است که توسط یاسمن سجادی، دانشجوی کارشناسی رشته علوم ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی، تنظیم شده است.
آسیبشناسی عزاداریها دچار آسیب شده است
دکتر علیرضا شجاعیزند، استاد دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: عنوان آنچه در این جلسه طرح خواهم کرد «آسیبشناسی آسیبشناسیها از عزاداری حسینی» است. نکته اول: درست است که با آسیبشناسی یک پدیده، آن را اُبژه میگردانیم و ابژهسازی نیز موجب تنزل آن پدیده میشود، اما باید توجه داشته باشیم که ابژهسازی بیانگر اهمیت تحلیل و توجه به آن پدیده نزد اندیشمندان است.
نکته دوم: آسیبشناسی آسیبشناسیها روشنگر آن است که ادبیات متمرکز بر آن پدیده به چنان تناوری و تنومندی قابل تأملی رسیده است که میتوان در جهت مطالعات مرتبۀ دوم آن پدیده اقدام کرد. میتوان گفت نقد و بررسی بخشی از ادبیات مربوط به پدیدهای که مورد نظر ما است، ضرورت یافته است.
نکته سوم: توجه محققان و صاحبنظران که منجر به ابژهسازی یک پدیده و آسیبشناسی آسیبشناسیها میشود، مربوط به حجم مطالعات و جمعیت مطالعهکنندگان آن پدیده است. آنچه باید بدانیم این است که تمام اینها جدا از افرادی است که به طور خاص درگیر آن پدیده هستند ]در اینجا عزاداران و شیفتگان حسینی مورد نظر است[. در واقع آنها به اینکه مورد مطالعه عدهای قرار گرفتهاند، اعتنایی نمیکنند.
آسیبشناسی آسیبشناسیها یک مطالعه از نزدیک است که مستلزم ارجاعات فراوان به مصادیق آن پدیده است. در این نشست، تلاش میکنم از جایگاه آسیبشناسی آسیبشناسیها در خصوص ادبیات تولیدشده مربوط به عزاداریهای حسینی سخن بگویم و سپس اصول مورد انتظار در آسیبشناسی را بیان کنم.
ادبیات تولیدشده در باب عزاداریها و هیئات را میتوان در قالب 3 دایره تودرتو تفکیک کرد. دایرۀ اول، حاوی مطالعات و تحولات پیرامون پدیدۀ مورد نظر است. دایره دوم (درون دایره اول قرار گرفته)، مطالعات انتقادی آن پدیده خاص و دایره سوم، آسیبشناسی آن پدیده است که بحث ما ناظر به آسیبشناسی است.
پیش از آنکه بحث اصلیام را آغاز کنم، لازم است پیرامون برخی تعریضات و انتقادات به عزاداریهای حسینی که از جنس غیرآسیبشناسی هستند، نکاتی را بیان کنم. این قبیل نگاهها و مطالعات، در سه دسته متفاوت قرار میگیرند: دسته اولـ از ناحیه رقبای مرامی و دینیـ مذهبی است که طبیعی و قابل پیشبینی است. زمانی که یک مذهب، مذهب دیگر را رقیب خود میداند و با آن مخالف است، به مخالفت با اجزای آن مذهب نیز میپردازد. به ویژه با آن اجزایی که نقاط قوت آن مذهب به شمار میآیند. این مجالس و توجه گسترده عموم مردم به آنها به دو دلیل از نقاط قوت دین و مذهب ما محسوب میشوند: ۱ـ نشاندهندۀ زنده و فعال بودن دین. ۲- بیانگر قدرت بسیجکنندگی دین هستند. در مورد دلیل دوم باید این را هم بدانیم که قدرت بسیجکنندگی، یک عامل خنثی نیست. دین، صحنه عرضه و پیروی است. همه ادیان، به خصوص ادیانی که به دنبال تبلیغ عام هستند، در جهت افزایش پیروان، افزایش اهتمام و انگیزهبخشی به پیروان تلاش میکنند. میتوان گفت که امروزه رقبای مرامی ما فاقد چنین ویژگیهایی هستند. دسته دومـ از ناحیه مخالفان جمهوری اسلامی است که مربوط به دوران اخیر است. مخالفت آنها با عزاداری و هیئات، به علت همسو دانستن این مجالس با جمهوری اسلامی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مخالفت این گروه از منتقدان، صددرصدی نیست و به هیئتهای خنثی و غیرهمسو با جمهوری اسلامی ایراد وارد نمیکنند. دسته سومـ دروندینی است که در دو گروه متفاوت قابل تفکیک هستند: ۱ـ با برگزاری هیئات مخالفاند، زیرا اعتقاد دارند با تمرکز بیش از اندازه بر این بخش از دین، از دیگر ابعاد دین غفلت شده است. ۲ـ با اصل برگزاری عزاداریها و هیئات موافقاند، زیرا بر این باور هستند که این بخش از دین نیز باید حفظ و اصلاح شود، بنابراین به سراغ آسیبشناسی هیئات میروند.
هر انتقادی، عنوان آسیبشناسی نمیگیرد
دکتر شجاعیزند پس از طرح سؤال چگونه میتوان میان انتقادات و آسیبشناسیها تمایز قائل شد؟ اظهار داشت: در آسیبشناسی از هر پدیدهای، فرد مدعی یک صورت درست و مطلوب را در ذهن دارد که بر پایۀ آن به نقد دیگر صورتها میپردازد. کسانی که به آسیبشناسی هیئات و عزاداریهای حسینی میپردازند، دارای سه ویژگی هستند: ۱ـ عالم دین: کسانی که دین را به خوبی میشناسند و به آموزههای آن مسلط هستند. ۲ـ از پیروان باانگیزه آن دین هستند و دین در حاشیه زندگیشان قرار نگرفته است. ۳ـ با آن پدیده، درگیر و دارای تجربۀ نزدیک آن پدیده هستند. تنها مطالعات کسانی که این سه ویژگی را دارند، میتوان آسیبشناسی دانست و نه تحلیلهای توریستی (تحلیلهایی که از طریق یک فرد غریبه درباره پدیده مورد نظر صورت میگیرند) و نه تحلیلهای پوزیتیویستی و توأم با پیشداوری. با داشتن این ویژگیها، تفاوتی ندارد که آسیبشناس ما جامعهشناس، مردمشناس، روانشناس اجتماعی، روشنفکر یا روزنامهنگار باشد. با این توضیحات، این سؤال مطرح میشود که اگر کسی از این ویژگیها برخوردار نبود یا به اندازه کافی این ویژگیها را نداشت، آیا حق مخالفت ندارد؟ پاسخ بنده این است که ایشان هم حق مخالفت دارد، اما نام عملش آسیبشناسی نیست.
آسیبشناسی دینی مبتنی بر پیشفرضی تعالیگرایانه دربارۀ دین است. آسیب زمانی رخ میدهد که دینداران به جای انجام دادن امور متعالی، به امور پست و نازل (چه در قلمرو دین و چه خارج از قلمرو دین) مشغول میشوند. همچنین زمانی که فعالیتهای دینی به عادت تبدیل میشود و دینداران حضور قلبشان نسبت به امور دینی را از دست میدهند.
ترویجدهندگان عزاداریهای حسینی و هیئات، آسیبها را انکار نمیکنند و برخی از آنها از آسیبشناسی این پدیده نیز حمایت میکنند. مخالفان آسیبشناسی عزاداریهای حسینی در دو جریان فکری گوناگون قرار میگیرند: ۱ـ از ناحیۀ دفاع از دین: دارای نگاه سنتی و انزواگرایانه به دین، جدا دانستن دین از دیگر عرصههای زندگی و قائل به جدایی مطلق میان پیروان این دین و دیگر ادیان هستند. ۲ـ از ناحیه اجتماعی که به جامعهشناسی دین برمیگردد. این گروه از دین عامه سخن میگویند و از سوی جریان روشنفکری نیز تقویت میشوند.
وقتی درصدد آسیبشناسی یک پدیده هستیم، انتظار میرود که واقعیت آن پدیده را به درستی گزارش کنیم؛ بیان واقعیت به گونهای که همهجانبه، دقیق و خالی از بزرگنمایی باشد؛ هم به داشتهها و هم به نقصانها اشاره کنیم. باید به میانگینها توجه داشته باشیم و نه به موارد خاص و باید به روندها اهمیت دهیم، نه فراز و فرودهای گاه و بیگاه. لازم است که جایگاه پدیدۀ عزاداری در عرصه دین را بشناسیم تا انتقاداتمان قابل اتکاء شوند. ضروری است برای این پدیده نامگذاری درستی انجام میشود. باید بدانیم که دین دارای سیستم پالایش درونی، زنده و پویا است. توجه به نقش عواطف در دین، عنصری اساسی است. باید به ماهیت این پدیده که ابرازی است، توجه داشته باشیم و انتظارات دیگر را دور اندازیم؛ تضعیف این وجه از دین، اتصال بدنۀ دینداران و دین را کاهش میدهد. دانستن اینکه هیئات، باب و مقدمه هستند نیز ضروری است. توجه به اینکه ظرفیتهای دین فقط هیئات نیستند و همچنین کوتاهیهای دیگر بخشها را نباید به هیئات وابسته دانست، اهمیت دارد. ما با دینی مواجه هستیم که دین ناس است و با دین خواص تفاوتهایی دارد. در نهایت باید توجه داشت که فراوانی و کمیت بالای هیئات به آسانی و جذابیت آنها برمیگردد و نه به اهمیت و وزن آنها نزد دینداران.
او در پایان مباحش افزود: اصطلاح مناسکگرایی برای مخالفت با عزاداریهای حسینی، در به حاشیه راندن اصل و باطن یک پدیده و بسنده کردن به فرع و ظاهر آن بستگی دارد. این پدیده از شعائر دینی محسوب میشود و نه از مناسک. شعائر دینی، عیانساز یک امر هستند، ظهور و بروزشان خود به خودی است، قواعد و چارچوبهای از پیش تعیینشده ندارند و دارای وجه کارکردیاند. اگر مناسکگرایی را به تعبیر رابرت مرتون (جامعهشناس) در نظر داشته باشیم، به شأن مناسک خدشه وارد کرده و برای آن شأن ابزاری قائل شدهایم.
لازم به یادآوری است در این نشست، علاوه بر دکتر علیرضا شجاعیزند؛ دکتر ابراهیم فیاض، عضو هیأت علمی گروه انسانشناسی دانشگاه تهران، دکتر سید مهدی اعتمادیفرد، عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران و دکتر عبدالله بیچرانلو، عضو هیأت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران نیز به ارائه سخنرانی پرداختند.
همچنین در آغاز این نشست، دکتر بیچرانلو، معاون پژوهشی دانشکدۀ علوم اجتماعی ضمن خوشآمدگویی به میهمانان، گزارش از برنامه ریزی های این معاونت برای برگزاری نشست های تخصصی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ارائه داد.
وی افزود: سلسله نشستهای علوم اجتماعی و ایران معاصر با همت دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران طراحی شده است. اغلب تصور دربارۀ علوم اجتماعی این است که با دانشی نظری روبرو هستیم که از حوزۀ عمل فاصله دارد. هدف از برگزاری این سلسله نشستها تلاش برای پیشبرد و ارتقای نقشآفرینی علوم اجتماعی در عرصۀ عمل است و تلاش میکنیم با پرداختن به موضوعات مورد توجه در این مجموعه نشستها، در مسیر کمک به سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی در ایران گام برداریم.
دکتر بیچرانلو بیان کرد محورهای گوناگونی از علوم اجتماعی، مسائل مرتبط با علوم اجتماعی و حوزههای میانرشتهای نزدیک به علوم اجتماعی برای سلسلهنشستهای علوم اجتماعی و ایران معاصر طراحی شدهاند. اولین محور که متناسب با احوالات امروز جامعه و ایام محرم و صفر است، با عنوان «علوم اجتماعی و نهضت حسینی» در سلسله جلساتی و با حضور صاحبنظران این حوزه برگزار خواهد شد. از دیگر محورهای طراحی شده «کرونا و علوم اجتماعی» است، زیرا با توجه به درگیر شدن ایران و جهان با کووید 19، آرای اندیشمندان علوم اجتماعی و بهرهمندی از آنها در سیاستگذاریهای مربوط به کرونا اهمیت مییابد. موضوعات «اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی»، «فقر و نابرابری»، «فضای مجازی»، «خانواده»، «دانشگاه و علم»، «نهادهای غیررسمی» و «جامعهشناسی منطقه» از دیگر محورهای طراحیشده توسط دانشکده علوم اجتماعی برای سلسلهنشستهای علوم اجتماعی و ایران معاصر است.
وی در پایان خاطرنشان ساخت که تلاش میشود در سلسله نشستهای مذکور، پایاننامههای کارشناسی ارشد و رسالههای دکتری که نوآوریها و برجستگیهای خاص دارند، آثار و تألیفات ارزشمند و همچنین ایدههایی از صاحبنظران که تا پیش از این به علت محدود بودن به کلاسهای دانشگاهی، امکان بروز نیافتهاند، معرفی و ارائه شود.